- حال ساده برای بیان حقایق کلی و دائمی استفاده می شود.
مثال:
- The sun rises in the east. (خورشید در شرق طلوع می کند.)
- The earth revolves around the sun. (زمین به دور خورشید می چرخد.)
- Birds fly. (پرندگان پرواز می کنند.)
- حال ساده برای بیان عادات و کارهای روزمره استفاده می شود.
مثال:
- I wake up at 7am every day. (من هر روز ساعت ۷ صبح بیدار می شوم.)
- I eat breakfast at 8am. (من ساعت ۸ صبح صبحانه می خورم.)
- I go to work at 9am. (من ساعت ۹ صبح به سر کار می روم.)
- حال ساده برای بیان برنامه های آینده استفاده می شود.
مثال:
- I’m going to the movies tonight. (امشب به سینما می روم.)
- I’m having a party on Saturday. (شنبه مهمانی دارم.)
- I’m starting a new job next week. (هفته آینده کار جدیدی را شروع می کنم.)
- حال ساده برای بیان پیشنهادات و دعوت ها استفاده می شود.
مثال:
- Would you like to go to the movies with me? (می خواهی با من به سینما بروی؟)
- Let’s go to the park. (بیاییم به پارک برویم.)
- Come over for dinner. (برای شام بیا اینجا.)
- حال ساده برای بیان دستورات و درخواست ها استفاده می شود.
مثال:
- Close the door. (در را ببند.)
- Turn off the light. (لامپ را خاموش کن.)
- Give me the book. (کتاب را به من بده.)
- حال ساده برای بیان احساسات و حالات ذهنی استفاده می شود.
مثال:
- I love you. (دوستت دارم.)
- I’m happy. (خوشحالم.)
- I’m sad. (غمگینم.)
- حال ساده برای بیان واقعیت های علمی و ریاضی استفاده می شود.
مثال:
- ۲ + ۲ = ۴٫ (۲ + ۲ = ۴٫)
- The Earth is round. (زمین کروی است.)
- The speed of light is 300,000 kilometers per second. (سرعت نور ۳۰۰,۰۰۰ کیلومتر در ثانیه است.)
- حال ساده برای بیان افعال حسی استفاده می شود.
مثال:
- I see a dog. (من یک سگ می بینم.)
- I hear a bird singing. (من صدای یک پرنده را می شنوم.)
- I smell something delicious. (بوی چیزی خوشمزه می آید.)
- حال ساده برای بیان افعال حرکتی استفاده می شود.
مثال:
- I walk to school. (من پیاده به مدرسه می روم.)
- I run to catch the bus. (من می دوم تا اتوبوس را بگیرم.)
- I swim in the ocean. (من در اقیانوس شنا می کنم.)
- حال ساده برای بیان افعال ارادی استفاده می شود.
مثال:
- I want to go to the movies. (من می خواهم به سینما بروم.)
- I need to go to the store. (من باید به فروشگاه بروم.)
- I’m going to go to the park. (من می روم به پارک.)
آخرین دیدگاهها